
مهاجرت به استان های شمالی بهحدی گسترده است که حتی در برخی نقاط استان گلستان در ماهیت انتخابات شورای شهر و روستا تغییر ایجاد کرده است
محمد درویش کنشگر محیطزیست هشدار داد: شتاب بحران به سمت شمال
زمینهای کشاورزی قطعهبندی میشوند. برجها و ویلاهای مدرن جای مزارع چای و شالیزارها را میگیرند. درختان جنگل قطع و جنگل به زمین کشاورزی تبدیل میشود. سیل مهاجرت به شمال کشور و ساختوساز در این مناطق هر روز افزون میشود و این درحالیست که طبق آمارها بیش از 6 میلیون خانواده مسکن ندارند. بسیاری از مردم استانهایی چون اصفهان و خوزستان بهدلیل بحران آب و تغییرات اقلیم به شمال ایران پناه بردهاند و بسیاری از تهرانیها هم به این دلیل که مسکن در پایتخت گران است و سیل مهاجرت به شمال روزبهروز بیشتر هم میشود. محمد درویش، فعال و کنشگر محیط زیست در گفتوگو با هممیهن در رابطه با بحران پناه بردن ایرانیان به شمال کشور توضیح میدهد:
آماری از میزان مهاجرت به شمال کشور و تبعات این مهاجرت در اختیار دارید؟
براساس گزارشهای ادارات آموزش و پرورش سه استان گیلان، مازندران و گلستان، بیشترین جذب دانشآموزان غیربومی در کشور را انجام میدهند. بهتازگی که به آمل سفر کرده بودم، رئیس آموزش و پرورش این استان گفت: سالانه بهطور متوسط 250 دانشآموز غیربومی در مدارس این شهر ثبتنام میکنند. این موضوع را هم در نظر بگیرید که خیلی از خانوادهها بچه مدرسهای ندارند. درچند سال اخیر روند مهاجرت از برخی استانهای خشک به استانهای شمالی کشور شدت گرفته و بیشترین مهاجرت از اصفهان و خوزستان انجام شده است. این مهاجرت بهحدی گسترده است که حتی در برخی نقاط استان گلستان در ماهیت انتخابات شورای شهر و روستا تغییر ایجاد کرده است. یعنی کسانی به شورای شهر یا روستا راه پیدا کردهاند که اصلا بومی منطقه نیستند. علاوه بر این، مطابق بررسیهای واحد GIS موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، وسعت جنگلهای هیرکانی از 5/3میلیون هکتار در سال 1330 به کمتر از 6/1 میلیون هکتار رسیده است. این یعنی ما بیش از نیمی از وسعت جنگلهای خود را از دست دادهایم، اما ماجرا همین جا تمام نمیشود. مطابق گزارشهای انجمن علمی جنگلبانی کشور، از یک میلیون و 600 هزار هکتار جنگل باقیمانده، حدود 800 هزار هکتار مخروبه است. مخروبه شدن جنگل یعنی این مناطق ظاهر جنگل دارند اما تنوع زیستی از بین رفته است. بهدلیل تغییر اقلیم لکههای بزرگ خشکی در جنگلهای شمال ایجاد شده است. نرخ فرسایش خاک بهشدت افزایش پیدا کرده است و این روزها ما شاهد قطع بیرویه درختان بهبهانه سدسازی و جادهسازی در شمال کشور هستیم. همه این اتفاقات نشاندهنده این است که در چند سال آینده جمعیتی که به سودای زندگی بهتر به شمال کشور مهاجرت کرده، با مشکل کمبود شدید منابع زیرساختی، از جمله آب، برق، هوا و خاک خواهد شد.
با وجود اتفاقی که این روزها در شمال کشور جریان دارد، در نهایت چه بلایی سر استانهای شمالی ایران میآورد؟
سیل مهاجرت باعثشده تا زمینهای کشاورزی قطعهبندی و به شهرکهای مسکونی تبدیل شوند. از سوی دیگر کشاورزان درختان جنگل را قطع و جنگل را به زمین کشاورزی تبدیل میکنند و اگر این رویه ادامه داشته باشد، شمال ایران هم به سرنوشت ترکمن صحرا و خلیج گرگان دچار میشود. ترکمن صحرا در منتهاالیه شرقی دریای خرز قرار دارد و میانگین بارندگی این منطقه از سایر استانهای شمالی کمتر است. در چند سال اخیر هموطنان زیادی از سایر استانها بهخصوص از زابل به این منطقه مهاجرت کردند. مزارع پنبه در طول زمان به شالیزار تبدیل شد و تعداد چاهها افزایش پیدا کرد. از سوی دیگر سدسازیهای بیرویه در مناطق بالادست روی رودهای گرگانرود، تجن و اترک باعث شد تا تالابهای پاییندست مانند آلماگل، آلاگل، آجیگل و تالاب گمیشان با خشکسالی مواجه شوند و حتی بخشهایی از تالاب گمیشان یک کیلومتر عقبنشینی کرد. همه این عوامل دستبهدست هم دادهاند تا وضعیت ترکمنصحرا و خلیج گرگان بسیار نگرانکننده شود و حالا برای اولین بار چشمههای تولید گرد و غبار در این مناطق بهوجود آمده است.
براساس آمارها مهاجرت به استانهای شمالی بیشتر از استانهایی است که فرونشست بیشتری دارند. کدام استانها با فرونشست بیشتری مواجه هستند؟
مطابق آخرین گزارش سازمان زمینشناسی، از 31 استان کشور 30 استان با بحران فرونشست مواجه هستند. اصفهان بدترین وضعیت را دارد. بعد از آن، استانهای فارس، کرمان، یزد، بخشهایی از هرمزگان، تهران، سیستانوبلوچستان، خراسانجنوبی، خراسان رضوی، خراسان شمالی، آذربایجان شرقی و اردبیل، استانهایی هستند که وضعیت مطلوبی ندارند فقط گیلان هنوز آثاری از فرونشست زمین ندارد. حتی استانهای شمالی مانند گلستان و مازندران هم نشانههایی از فرونشست زمین دارند و بحران شتابان به عرصه شمال کشور میتازد. همین امسال، تمام استانهای شمالی کشور بین 20 تا 30 درصد خشکسالی را تجربه میکنند. یعنی میانگین بارشهای این استانها 30 درصد پایینتر از میانگین 54 سال اخیر برآورد شده و این یک هشدار جدی است.
راهکار گذر از این بحران چیست؟ چه چشماندازی با توجه به تصمیمات دولت از آینده دارید؟
یکی از بحرانهای اصلی در شمال کشور بحران زباله است. تفکیک زباله در شمال کشور اصلا انجام نمیشود و ما شاهد ورود شیرابه زباله به منابع آب سطحی و زیرزمینی هستیم. وجود انباشتهایی مانند کوه زباله سراوان نشاندهنده بحرانی بودن اوضاع است. اگر به این روند ادامه دهند و تلاشی برای حفظ رویشگاههای هیرکانی و مدیریت زباله در شهرهای شمال انجام نشود، تبعات زیادی برای مردم شمال دارد. شمال ایران فقط با ارائه جذابیتهای گردشگری خود میتواند خیلی بیشتر از سایر مناطق جذاب دنیا مانند هاوایی یا جزایر گوآم، سرمایه تولید کند. شمال کشور اصلا به اقتصادی صنعتمحور با آلایندگی زیاد نیازی ندارد. این موضوعات باید درک شوند و فقط به این ترتیب میتوانیم بزرگترین منبع اکسیژن کشور را حفظ کنیم. تغییر اقلیم واقعیتی غیرقابل اجتناب است و باید به سمت اقتصادی که آبمحور نباشد حرکت کنیم. کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک باید حتما در دستور کار قرار بگیرد و بهجای افزایش نیروگاههای حرارتی باید به سراغ انرژی خورشیدی، بادی و زمینگرمایی حرکت کنیم. من هیچ نشانهای در دولت برای اصلاح وضع موجود و تعریف اقتصاد غیرآبمحور نمیبینم و چشمانداز آینده فوقالعاده نگرانکننده است.
ادامه وضعیت کنونی چگونه ایرانی را به ارمغان میآورد؟
بخش بزرگی از جنوب و مرکز ایران خالی از سکنه خواهد شد. فشار جمعیتی در شمال افزایش پیدا میکند. چشمههای ایجاد گردوخاک هر روز بیشتر میشود. تالابهای زیادی در کشور خشک خواهد شد. مردم دچار سرطان بهخصوص سرطان خون میشوند. نرخ افسردگی و بزهکاری در کشور اوج میگیرد. مهاجرت نخبگان هر روز بیشتر از دیروز میشود و در نهایت جمعیت ایران هر روز بیشتر از دیروز فقیرتر میشود. منبع: کانال تلگرامی نویسنده
نظرات